قطار شو که مرا با خودت سفر ببری به دورتر برسانی ــ به دورتر ببری تمام بود و نبود مرا در این دنیا که تا ابد چمدانیست مختصر ببری ومن تمام خودم را مسافرت بشوم تو هم مرا به جهانهای تازهتر ببری سپس نسیم شوی تو و بعد ازآن یوسف! که پیرهن بشوم تا مرا خبر ببری مرا به خواب مهآلود ابرهای جهان به خوابهای درختانِ بارور ببری و بعد نامه شوم من، چه خوب بود مرا خودت اگر بنویسی ــ خودت اگر ببری عجیب نیست که هیزم شکن بیاشوبد درخت اگر که تو باشی دل از تبر ببری دوباره ببری ,خودت منبع
درباره این سایت